بدون عنوان
عزیز دلم سلام
از روز سه شنبه 20/2/89 شدیدا تب داری ، لثه هایت متورم شده خیلی بد شکل و حالت اصلا خوب نیست شب بردیمت دکتر و آمپول زدن برایت و خیلی خیلی گریه کردی و منو بابایی حسابی به هم ریختیم
هلا روز پنج شنبه که رفته بودیم به مامان جون سر بزنیم وقتی مورچه ها رو دیدی همون لحظه گفتی
(این چیه ) و واقعا همه رو به وجد آوردی و تا آخر شب دائما این کلمه را تکرار می کردی ولی حیف که از لحاظ سلامتی بدن بی قرار بودی و حسابی تب داشتی و فردا هم کلمه عمه را گفتی (جمعه ) البته به جای عمه می گفتی م مه و باز هم شیرین زبونی های هلا روز شنبه بعد از اینکه از مدرسه اومدم دیدم حسابی آب ریزش بینی داری و تا صبح هم از سرماخوردگی نتوانستی بخوابی هلا ازت خواهش می کنم همیشه سالم باش همیشه خوب باش من و بابایی طاقت مریض شدنت رو نداریم عزیز دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی