هلا گفت : آب می خوام
عزیز دلم سلام به روی ماهت به چشمون سیاهت
پنج شنبه ساعت 11 شب مورخ 12/3/89 وی پارک یکدفعه گفتی (آب می خوام ) البته بعد از اینکه ما تکرار کردیم که آب می خوای تو ایت کلمه را تا آخر شب شاید 20 بار یا بیشتر گفتی که همه را به وجد آوردی . جمعه فشم بودیم که خیلی خوش گذشت شنبه هم رفتیم رود هن باز هم خوش گذشت و در هر صورت عالی بود و از همه بیشتر به تو خوش گذشت چون شب ساعت 2 نیمه شب دائما می پرسیدی این پیه و نمی خوابیدی و شاپرک ها برایت خیلی عجیب بودند در هر صورت با هزار ترفند توبقلم خوابت برد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی