هلا هلا ، تا این لحظه: 14 سال و 20 روز سن داره

دختر نازم هلا

عشق من هلاي من

1391/1/14 10:28
نویسنده : مامان هلا
211 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم سلام

خيلي سخته بعد از 16 روز كه سه نفري با هم بوديم باز هم سر كار رفتن خيلي براي تو نگرانم كه امروز تو خونه وقتي از خواب بيدار مي شي اشك

امروز باز هم كار شروع شد و اميدوارم همه سال خوبي داشته باشند و بهترين و زيباترين آرزوها را براي تو همراه گل نازي كه ديروز به قول خودت نازيشون مي كردي بهت هديه مي دم

ديروز رفته بوديم رودهن و به تو از همه بيشتر خوش گذشت 2 شب پيش ساعت 3 خوابيدي و حسابي بازي كردي و شب خوبي داشتيم و به منو بابايي هم خوش گذشت و فردا يعني 13/1/91 هم روز خوبي بود و با هم رفتيم مورچه ها را ديديم و تو بهشون مي گفتي انت  و با هم حسابي قدم زديم و رقصيدي و شاد بودي تا اينكه ظهر بدون اينكه نهار بخوري خوابيدي و من تا به حال تو رو اينقدر خواب آلو نديده بودم و وقتي گذاشتمت روي تخت برگشتم ديدم خوابت برده و در راه برگشت تا تهران با هم صحبت كرديم و عزيز مامان همه حرف ها و را به راحتي مي گي

حروفي رو كه نمي توني تلفظ كني : خ كه مي شود ه (خوابيده : حوابيده )

خال : آك

خاله : آكه

هلا :‌آدا

به كلاه مي گي : hat يا همون هتم

كفشم  : دبشم

بغلم : بم

ماماني  روزي كه رفته بوديم سرزمين عجايب وقتي كه وارد شديم مدهوش بودي و از اشتياق مي دوي و يك دفعه رفتي ب بابايي يعني بقل بابايي و صورتت را برايت نقاشي كشيدن و حسابي موش شده بودي همه و همه داشتند نگاهت مي كردن و در كل روز خوبي بود باز هم برايت مي نويسم لبخند 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)