1390/10/6
بابایی نیمه های شب از خواب بیدار شدی و رفتی کتاب و مدادرنگی هاتو اوردی ومنو از خواب بیدار کردی و گفتی بابا بیا یعنی بیا با من بازی کن . بعد رفتی کنترل تلویزیون و آوردی کفتی نانای یعنی برام برنامه کودک بزار .
ولی دیشب تشنه ات بود و مامانی بهت آب داد و تو راحت خوابیدی.
راستی بابایی دیروز خونه بابا جعفر اد گرفتی بگی برو . تو میخوای بگی برو میگی " بو"
بابایی خیلی خوشگلی و نازی
بابایی همیشه شاد وخندان یاش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی