هلا هلا ، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

دختر نازم هلا

دندان های کرسی

گل بادومم  سلام مامانی اهفته به خاطر دندونهایت خیلی مریضی و لی خدا را شکر اشتهایت خیلی کم نشده در هر صورت خیلی سرحال نیستی امیدوارم هر چه زودتر رو به راه بشی (معلم زبان)
13 مهر 1390

بدون عنوان

عزیزم سلام سریع برایت بگم ٩٠/٦/٢٠ دندان سمت چپ بالا را وقتی تو چارک روی پام داشتی می خوابیدی دیدم و الانهم ٣ روز که تب داری و کلا به هم ریختی تمام لثه هایت متورم شده شدیدا و داری دندانهای کرسی در می یاری انشااله مبارکت باشه گفتنی های هلا : عمو محمد افسانه ماشین بززززززززززززززززززرگ مامانی خیلی مریضی دیروز دکتر بردیمت وامیدوارم زودتر این بحران رو به خوبی و با مقاومت به پشت سر بگذاری دوستت دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه
6 مهر 1390

شیطنت نیمه شب هلا دخترم19/6/1390

بابایی دیشب ساعت ٢ تازه بازی کردنت گل کرده بود چون تازه یادگرفتی پشت همه رو بخارونی دیشب هی می اومدی پشت بابا رو می خاروندی و مخندیدی. شاید ٢٠بار این کارو تکرار کردی وکلی خندیدی.تو دیشب خونه بابا جعفر همه رو محو خودت کردی راستی وقتی بهت میگیم گرگ چی میگه دستاتو میبری بالا میگی ها انگار که میخواد حمله کنه گاو میگه : ما هاپو میگه: هاپ پیشو میگه: پیش مثل موش میخندی و دندون های قشنگت رو نشون میدی  وقتی میخوای مثل سنجاب بخندی دستت رو میگیری جلوی دهنت .(البته بهرخ بهت یاد داده) دخترم خیلی دوستت دارم ...
26 شهريور 1390

دعا کردن هلا

کلمه جدید یاد گرفتی راه می ری و می گی (بچه ها ) و دو دستهایت را بالا می گیری و دعا می کنی البته در همان حال هم می چرخی که صحنه خیلی زیبایی رو به نمایش می کشی ، بابایی دیشب بهت می گفت لباسها رو می ریزی و تو می گفتی میجیجی خیلی شیرین زبونی مامان
26 شهريور 1390

با هوش مامان

مامانی سلام امروز فهمیدم که بسیار بسیار با هوشی چون با دیدن هر چیزی شاید کم کم 20 بار بپرسی این چیه ؟ و تا توضیحات کامل د رمورد هر وسیله رو نگیری این چیه گفتنت ادامه دارد در ضمن حلقه هاتو که 10 تا هست کامل با شناخت از رنگ و اندازه اش می شناسی و خودت به تنهایی چندین مرتبه اون را می سازی و تمرین خطا می کنی در هر صورت از اینکه به هر چیزی دقت می کنی خیلی خوشحالم  خبر تازه  از سمت راست بالا اون وسطا یه دندون در آوردی بدون اینکه مامان رو اذیت کنی خوشحالم مبارکت باشه از 1 تا 3 رو خودت با لحن زیبایت می شماری و وقتی می خواهی از جایی بپری می گی دو ,سه  و وقتی راه می روی و از پله بالا می ری می گی یک ، دو ، سه  مامان امتحان زبان ...
23 شهريور 1390

هلا و آب بازی

هلا عزیزم تازه یاد گرفتی سه تا لیوان باید جلوت بگذلریم داخل سینی و یکی از لیوان ها را آب بریزیم و شما با هر دو دستت آب را به داخل لیوان های دیگه می ریزی و حسابی لذت می بری و بعد اینکه آب لیوان ها تمام شد می گی (آب می هام ) دیروز اینقدر به من و بابا گفتی آب می هام یکدفعه از اینکه به من و بابایی چند بار پشت سر هم گفتی خجالت کشیدی و سرت رو کج کردی و چیزی نگفتی فقط لیوانت رو به سمت ما گرفتی عزیزم دوستت دارم هلا چه قشنگ چشمات هلا چه می خنده لبهات ...
20 شهريور 1390

لذت آب بازی

بازی با آب یکی از بهترین، اساسی ترین و لذت بخش ترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. آب جذبه ای سحرآمیز برای آنها دارد. کودکی که با آب بازی می کند، در حال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن در زمین است. این کودک پس از آنکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ، یک روز سخت را پشت سر گذاشت، با آب بازی آرامش می یابد. آب بازی باعث تسکین عصبانیت های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی ها، فشارها و تنش ها رهایی یافته و احساس آرامش می کند. چون کودکان آب بازی را بسیار دوست دارند از این طریق می توان مفاهیم و مطالب بسیاری را به آنها آموخت و موجبات رشد مهارت ها و توانایی های مختلف آنها را فراهم ساخت. رشد توانایی ها و مهارت ه...
20 شهريور 1390